نقشه ایران را بگذارید جلوی رویتان، در گوشهای از آن استان کوچکی به نام ایلام قرار دارد که مردمان بزرگی دارد، حالا دختری از این استان دروازهبان تیمملی فوتبال بانوان ایران است، پدران او در هشت سال دفاع مقدس حافظ مرزهای ایران بودند و حالا او نگهبان قفس توری دروازه فوتبال است. برای ما که زرینآباد و خاک قرمز رنگ و مردم سختیکشیدهاش را از نزدیک دیدهایم باور اینکه دختری از قلب محرومیت، خودش را تا این آستانه بالا بکشد دشوار بود به همین بهانه گفتگویی با او انجام دادیم که میخوانید:
لطفا خودتان را معرفی کنید؟ سلیمانی: زمرد سلیمانی هستم، دروازهبان تیمملی فوتبال بانوان ایران، پانزدهم شهریورماه سال 1359 به دنیا آمدم، یعنی 15 روز پیش از آغاز جنگ. از کدام شهر و استان به عضویت تیمملی درآمدید؟ سلیمانی: من بچه زرینآباد هستم، شهر کوچکی در استان ایلام. هشت، نه هزار نفری بیشتر جمعیت ندارد، در زمان جنگ تحمیلی هم چون در ارتفاعات و میان کوهها بود بسیاری از جنگزدهها در آنجا پناه گرفتند. چطور شد به تیمملی دعوت شدید؟ تا به حال در فوتبال و رده ملی فوتبالیست اسلامی نداشتهایم. سلیمانی: من چند سالی در سطح مدارس و باشگاههای والیبال بازی میکردم ولی در آن موقع به این ورزش بهایی نمیدادند، خبردار شدم که در مرکز استان کلاس مربیگری فوتسال برگزار میشود، با هزار دردسر خودم را به آنجا رساندم ولی از آنجایی که سن و سالی نداشتم از طرف مربیان در ترکیب تیم قرار گرفته و پنج سالی فوتسال بازی کردم اما باز راضیام نمیکرد، تا اینکه جذب فوتبال چمنی شدم و در مسابقات دورهای شرکت کردم، به تهران آمدم و در تیم پیکان تست دادم و جذب شدم. چطور شد دروازهبان شدید؟ ایرانیها هم مثل برزیلیها دوست دارند فوروارد باشند، نه دفاع و دروازهبان. سلیمانی: قد من 172 سانتیمتر است، اوایل فوروارد بازی میکردم و اتفاقا در تست هم به عنوان فوروارد انتخاب شده بودم اما در تمرینات مربیان تشخیص دادند که به خاطر رفلکسها و استخوانبندیام برای دروازهبانی مناسبترم و دروازهبان شدم! تحصیلاتتان در چه حدی است؟ سلیمانی: دیپلمه هستم، همه بچههایی که درگیر اردوهای ورزش به خصوص در سطح ملی هستند از درس جدا میشوند، البته چون ما در مسابقات آسیایی عنوان کسب کردیم، میتوانیم در دانشگاه آزاد تحصیل کنیم، من هم به امید خدا قصد دارم در رشته تربیتبدنی ادامه تحصیل بدهم، البته در حال حاضر من عضو تیم دانشگاه آزاد هستم. بین مسابقه فوتبال آقایان و خانمها از لحاظ ابعاد زمین و وقت بازی و... چه تفاوتهایی وجود دارد؟ سلیمانی: هیچ تفاوتی وجود ندارد، ما هم 90 دقیقه در زمین باید بجنگیم، حتی ابعاد دروازهها هم هیچ تفاوتی ندارد، 32 /7 طول، 44 /2 ارتفاع. شما مسابقات لیگ برتر را دنبال میکنید. سلیمانی: اصلا ما این طوری عاشق فوتبال شدیم، بچههای ما همه بازیها را دنبال میکنند، نه تنها لیگ برتر را بلکه تمام لیگهای دنیا را. اگر با تیمملی آقایان بازی کنید فکر میکنید چه نتیجهای میگیرید؟ سلیمانی: (میخندد) نمیگویم میبریم ولی قول میدهم کم گل هم نخوریم! علی کریمی تیمتان کیست؟ سلیمانی: فاطمه ارژنگی، مشهدی است، کارش بینظیره، در حال حاضر بهترین توپ پخشکن ایران است. در فوتبال بانوان مثل فوتبال آقایان خشونت وجود دارد یا نه؟ سلیمانی: فوتبال یک ورزش فیزیکی است، ما هم بازیکنان خشن داریم، خودم یکی از خشنترین بازیکنان هستم! ما ورزش را به صورت حرفهای دنبال میکنیم، یعنی بچههای تیم مثل تیمملی آقایان روزی دو نوبت تمرین سخت و فشرده دارند و این طور نیست که فکر کنید بازیکنان تیمملی فوتبال بانوان ظریف و شکنندهاند. عکسالعمل مردم وقتی متوجه میشوند شمافوتبالیست ملی هستید، چگونه است؟ مثلا در تاکسی یا اتوبوس!
سلیمانی: عکسالعملها متفاوت است، بعضیها باور نمیکنند که خانمها هم فوتبال بازی کنند چه برسد به بازی در حد ملی، برخی هم تشویقمان میکنند، البته این یک واقعیت است که هنوز رسانهها نسبت به انعکاس این موضوع چنان که شایسته است، اقدام نکردهاند. از وضعیت خانوادگیتان چیزی نگفتید. سلیمانی: شاید باورتان نشود اما ما خودمان یک تیم فوتبال هستیم، 12 خواهر و برادریم، یعنی در واقع یک بازیکن هم روی نیمکت ذخیره داریم! خدا را هزار مرتبه شاکرم که پدر و مادرم با آنکه تحصیلات آنچنانی ندارند. اما در این مورد خیلی باز فکر میکنند و نه تنها ممانعتی نکردند بلکه وقتی فهمیدند که من به تیمملی دعوت شدهام در همه حال مشوقم بودهاند و خودم را مدیون آنها میدانم. الگویتان در دروازهبانی کیست؟ سلیمانی: خیلی به عابدزاده علاقه داشتم، از خارجیها هم کار پیترچک را خیلی قبول دارم. در بازیهای غرب آسیا تیم ما نایب قهرمان شد، از آن بازیها بیشتر بگویید. سلیمانی: ما تجربه بازی برونمرزی نداشتیم ولی خیلی خوب کار کردیم، سوریه را 13 بر صفر شکست دادیم و همه را یاد مالدیو انداختیم، مقابل اردن که میزبان بود هم 2 بر یک شکست خوردیم، البته جو ورزشگاه و از همه مهمتر ناداوری باعث شکست ما شد. در خبرگزاریها داشتیم که بچهها بعد از بازی گریه کردند. سلیمانی: بله! واقعا تجربه تلخی بود، ما هنوز آنقدر حرفهای نشدهایم که بتوانیم به راحتی شکستها را هضم کنیم، البته خیلی شکست تلخی بود بچهها همه عاشق ایران هستند و خیلی باتعصب بازی کردند، خیلی دوست داریم دوباره با آنها بازی کنیم. آرزوی ورزشیتان چیست؟ سقف آرزوهای زمرد سلیمانی کجاست؟ سلیمانی: آرزو... آرزو میکنیم تیمملی بانوان ایران به جامجهانی برود، این نهایت آرزویم است. نظرتان در مورد حضور بانوان در ورزشگاهها چیست؟ سلیمانی: این مسئلهای نیست که بشود یکی، دو روزه آن را حل کرد. ما به یک فرهنگسازی طولانی مدت در جامعه نیازمندیم. الان حضور خانمها در مسابقات ما خیلی خوب است، با تمام وجود تلاش میکنند، تشویقمان میکنند و... آنها میتوانند مشوق آقایان هم باشند. در مسابقات آسیایی برخورد رسانههای خارجی و همین طور بازیکنان با شما چگونه بود؟ سلیمانی: برای همه جالب بود که خانمهای ایرانی تا این حد خوب بازی کنند، حتی نوع پوشش ما برای خیلیها جالب بود، بعضی از بازیکنان سوریه و اردن علاقهمند بودند که از لباسهایی شبیه ما استفاده کنند. بهترین خاطره ورزشیتان؟ سلیمانی: وقتی به تیمملی دعوت شدم خیلی خوشحال شدم. نقطه قوت و ضعف خودتان را در چارچوب دروازه چه میدانید؟ سلیمانی: رفلکسهایم خوب است، اگر حمل بر خودستایی نباشد، عکسالعملها و شیرجه زدنهایم نقطه قوتم است، نقطه ضعفم را اگر نگویم، بهتر است! بچههای تیمملی فقط فوتبال بازی میکنند یا آشپزی هم بلدند، مثلا خود شما ؟ سلیمانی: (میخندد) ما اصلا وقت نداریم، ولی واقعا تیم خوب و یکدستی داریم، بچهها همه هنرمندند، خودم آشپزی دوست دارم، قورمه سبزیام حرف ندارد! شما مجردید؟ اگر همسرتان مانع فوتبال بازی کردنتان شود، چه کار میکنید؟ سلیمانی: من مجردم، ولی اگر همسرم بخواهد مانع شود، ترجیح میدهم همچنان مجرد بمانم، من عاشق فوتبالم. گفت و نوشتیم ما، هم بازیکن متاهل داریم و هم بازیکن پانزده، شانزده ساله، شاید باورتان نشود ولی یکی از ستارههای تیم ما متولد 1370 است. سال گذشته ورزشکار سال ایلام شدم، اما ما واقعا از لحاظ امکانات در استان فقیر هستیم، با این حال مسئولان به من لطف داشتند. اگر جامجهانی را ببرم آن را به پدر و مادرم تقدیم میکنم. خیلیها برایم زحمت کشیدهاند، آقای اسدی، آقای صفری، خانم خلیلوند نایب رییس ورزش بانوان ایلام، خانم صیادی نایب رییس فوتبال استان و... اما خانم پورنادر مربی باشگاهیام خیلی حمایتم کرد و اگر تشویقهای او نبود من الان در گوشه دوری از این کشور بودم، نه مقابل خبرنگار مجله خانوادهسبز. خانم ژو مربی چینی ماست، که خانمها مظفر و صوفی هم او را همراهی میکنند، البته خانم بدری سرپرست تیم و خانم سپنجی نایب رییس فدراسیون فوتبال بانوان همه جوره برای تیم مایه میگذارند و در حد وسع و بودجه موجود تلاششان را میکنند. تلاش، آینده انسانها را میسازد، من هیچ وقت فکر نمیکردم بتوانم به این سرعت به سطح ملی برسم، اما مربیان تیمملی کسانی که تلاش کنند را در هر کجا که باشند کشف میکنند، در واقع تلاش خود آن افراد موجب میشود که کشف شوند، ما در تیمملی چهرههایی از این دست زیاد داریم. دنیای خیلی کوچکی است، مجله شما به شهر ما هم میآید و اتفاقا بسیار هم پرخواننده است، همیشه مصاحبههایی با ورزشکاران مرد در آن خوانده بودم اما راستش را بخواهید هیچ وقت تصور نمیکردم که با من مصاحبه داشته باشید... از لطف شما ممنونم، مجله خانوادهسبز میتواند مشوق بانوان در امر ورزش باشد. بچههای برزیلی در ایران
فوتبال در برزیل از طرفداران بیشماری برخوردار است. استعدادها در این کشور آنچنان موج میزند که دیگر حتی برایشان جایی نیست که به فوتبال چمنی روی آورند. از این رو در کل کشور برزیل هستند مردانی که از کودکی با توپهای پلاستیکی در کوچههای بنبست و باریک، در سواحل شهرها، در حیاط منازل و در خیابانهای بزرگ به فوتبال میپردازند، چرا که عشقشان فوتبال است. شاید به همین خاطر باشد که فوتسال برزیل همیشه قهرمان جهان است. حالا شما تصور کنید که از جمعیت 081 میلیونی کشور برزیل که حداقل چهل میلیون نوجوان و جوان دارد، بخواهیم یک تیم فوتسال تشکیل بدهیم چه کار سختی است. یعنی از بین آن همه استعداد، شما بیایید نزدیک به پانزده نفر را انتخاب کنید، باید آنها کلی مهارت داشته باشند و تکنیکشان در بین چهل میلیون نفر بهتر باشد. به جز تیم فوتسال این کشور، برزیلیها تیمی تشکیل دادهاند که نامش بچههای خیابانی برزیل است و هرساله در سراسر جهان به بازیهای نمایشی میپردازند. این تیم در هفته آخر مهرماه به ایران آمد و با قهرمان فوتسال ایران یک دیدار برگزار کرد، اما این قهرمان هیچ ارتباطی به لیگ فوتسال نداشت، بلکه پانصد تیم محلی از اقصینقاط ایران در این مسابقات شرکت جستند و از تاریخ 24 تا 27 مهر مسابقات خود را به صورت یکحذفی تحت عنوان گل کوچک محلهای برگزار کردند تا قهرمانشان با بچههای برزیل بازی کند اما نکتهای که باید به آن اشاره داشت، این است که اسپانسر این مسابقات در کل دنیا، شرکت تولیدی گوشیهای تلفن همراه «نوکیا» میباشد، همچنین سفیر نوکیا در ایران کسی نیز جز وحید شمسایی؛ فوتسالیست نامی جهان که آقای گلی جهان را با خود یدک میکشد، نیست. وحید شمسایی ورزشکاری است که علاوه بر افتخاراتی که برای فوتسال ایران کسب کرده، همیشه سعی کرده از لحاظ اخلاقی الگویی باشد برای ورزشکاران. به همین خاطر شرکت نوکیا، وحید شمسایی را سفیر خود در ایران انتخاب کرده چرا که وی فردی شناختهشده در فوتسال جهان است. |